نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۵: گوش گل می درد از مژده هنگام صبوح
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گوش گل می درد از مژده هنگام صبوح زنده دارد نفس باد صبا نام صبوح تا تو مرغ فلکی رام گلستان شده ای خواب مرغ سحری رفته و آرام صبوح تو گل از مرغ سحرگاه گرفتارتری دم نزد صبح حریفان که نشد دام صبوح در چنان بزم که مستان سحر می نوشند صاف خورشید بود درد ته جام صبوح دست و پا گر نزند دل نفسم می گیرد در گو روز فتادم ز لب بام صبوح غم مطلوب سر از دامن دلبر نگرفت لابه نیم شبی کردم و ابرام صبوح حق دیدار «نظیری » نرسانی به تمام در شب وصل ادا گر نکنی وام صبوح نظیری نیشابوری