نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۴: محبت تو به هر دل نشست کین ننشست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
محبت تو به هر دل نشست کین ننشست دمی به هر که نشستی دگر غمین ننشست به محفلی که تو دامن به رنجش افشاندی مگس ز تلخی عیشم بر انگبین ننشست همیشه گرمی خویی بر آتشم دارد به خون نشستم و آن خوی آتشین ننشست حجاب عشق غباری میان ما انگیخت که از فشاندن دامان و آستین ننشست گره به گوشه ابرو نگه به جانب غیر به پیش دشمن خود هیچ کس چنین ننشست تو می روی و من از اضطراب می میرم کسی به حال چنین روز واپسین ننشست چنان گرانی خویش از درت سبک بردم که از سجود توام گرد بر جبین ننشست غمی ندید ره خانه «نظیری » را که چون بهانه خوی تو در کمین ننشست نظیری نیشابوری