نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۴۵: از کف نمی دهد دل آسان ربوده را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از کف نمی دهد دل آسان ربوده را دیدیم زور بازوی ناآزموده را من در پی رهایی و او هر دم از فریب بر سر گره زند گره ناگشوده را دل در امید مرهم و این آهوان مست ریزند بر جراحت ما مشک سوده را هرگز دلم حلاوت آسودگی نیافت تلخ است خواب دیده در خون غنوده را آشفته داشت خارش آزادگی دماغ دادیم بر هوا سر سودا فزوده را نتوان چشید قند مکرر وزان لبان بتوان شنود تلخ مکرر شنوده را یک ره خوشم به خنده دندان نما نکرد تا کی نماید آن گهر نانموده را تا منفعل ز رنجش بیجا نبینمش می آرم اعتراف گناه نبوده را نادیده جور ازو ز وفا لاف ها زدم نتوان نمود ترک ستایش ستوده را منظور یار گشت «نظیری » کلام ما بیهوده صرف شکر نکردیم دوده را نظیری نیشابوری