نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۲۶: غبار از دل به مژگان روبم و بینم نشانش را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غبار از دل به مژگان روبم و بینم نشانش را به آب دیده شویم خاک و جویم آستانش را ز مستی های شوق آن بلبل شوریده احوالم که نشناسد اگر صدبار بیند آشیانش را اثر می کرد گاهی ناله ام، از بس که نالیدم کنون از ناله من خواب آید پاسبانش را همه در عشق او از رشک با من دشمن جانند که با من مهربان سازد دل نامهربانش را مرا زی عشق شورانگیز درد رشک خواهد کشت که هرکس بر سر هر کوی خواند داستانش را سئوال بوسه ای کردم از آن لب رخ گزید از قهر ضیافت کرد ابرامم به شیرینی لبانش را «نظیری » قاتلی دارد که آمرزیده می گردد سگان از کوی او گر بگذرانند استخوانش را نظیری نیشابوری