فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجوش آه ازین آتش که خون مرده می آرد بجوش ما هلاک غمزه ی آن شوخ و او گرم شکار باز خون صید پیکان خورده می آرد بجوش می رود مستانه می گوید بسوز و دم مزن این سخنها عاشق آزرده می آرد بجوش تنگدل ماییم ورنه غنچه ی او را چه باک زانکه جانهای بلب آورده می آرد بجوش رفته بودم در عدم از یک اشارت باز خواند آن مسیحا صد چنین دل مرده می آرد بجوش آتشی هست اینکه می ریزد فغانی اشک گرم وز جگر این قطره ی نشمرده می آرد بجوش فغانی شیرازی