فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید پوشیده شد چنانکه نقابش کسی ندید منظور هیچ مست نشد نرگس و گلش هرگز میان بزم شرابش کسی ندید آب حیات بود و لبی تر نشد ازو گل داشت سالها و گلابش کسی ندید بیرون نرفت و خلق جهانند عاشقش عالم گرفت و پا برکابش کسی ندید هر شب در آرزوی وصالش که کیمیاست خفتند صد هزار و بخوابش کسی ندید یا رب چگونه داشت چو گل، تازه عالمی آن چشمه ی حیات که آبش کسی ندید آهی نهان کشید فغانی و جان سپرد رفت آنچنان که هیچ عذابش کسی ندید فغانی شیرازی