فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد چه جای می که گلاب و شکر نمی گنجد بنوش از دل عاشق میی که می خواهی که در خرابه ی ما جام زر نمی گنجد چه حالتست که در جام عیش مسکینان بغیر شربت خون جگر نمی گنجد محبت تو چنان ساخت سیرم از عالم که در مزاج دلم خواب و خور نمی گنجد میان ما و حبیب آنچنان معامله ییست که گر فرشته شود غیر در نمی گنجد هزار گونه غم و درد در دلم کردی بسست، دیگر ازین بیشتر نمی گنجد مکش دراز فغانی حدیث و شور مکن دگر بخلوت ما درد سر نمی گنجد فغانی شیرازی