فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۵: چشمم نظری در رخ آن دل گسل انداخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشمم نظری در رخ آن دل گسل انداخت درهم شد و تیرم بدل منفعل انداخت جنگ من و معشوق چو جنگ دل و دیده ست کو حمله بدل زد دل پر خون بگل انداخت در جامه نمی گنجم ازین شوق که آن شمع دستم بگریبان زد و آتش بدل انداخت می خواست که سر رشته فرو ریزدم از هم آتش شد و سوزم بدل مضمحل انداخت یکبار نپرسید بغلتیدن چشمی ما را که ز مژگان زدن متصل انداخت هر بهله ی بلغار که در دست نگاریست دستیست که سرپنجه ی ترک چگل انداخت در آب و عرق از غضب یار فغانی دل را چو گل نم زده خوار و خجل انداخت فغانی شیرازی