فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۳۳: آنکه بتیزی زبان نرم کند ادیب را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنکه بتیزی زبان نرم کند ادیب را نیست گناه اگر کشد عاشق بی نصیب را ناله ی مرغ بوستان گریه کی آرد اینقدر منکه بهانه ساختم نغمه ی عندلیب را آب حیات کی شود روزی ناکسی چومن من بهلاک خود خوشم غصه مده رقیب را عشق چو پنجه زد بجان تیغ رسد باستخوان هست کشنده درد من نیست گنه طبیب را کی دل یوسف حزین یار شود بمصریان بلکه وفای دیگران بند بود غریب را بعد نماز چون بود وعده بطرف بوستان دل چه تحمل آورد زمزمه ی خطیب را بزم وصال گرم شد خیز فغانی از میان دانه ی دل سپند کن جلوه گه حبیب را فغانی شیرازی