فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳: بهر گلشن که بینم مبتلایی رو نهم آنجا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهر گلشن که بینم مبتلایی رو نهم آنجا زداغش آتشی افروزم و پهلو نهم آنجا چو بینم دردمندی بر سر ره بیخود افتاده بخاک افتم سر او بر سر زانو نهم آنجا روم تا شهر بابل از جفای این سیه چشمان غم دل در میان با مردم جادو نهم آنجا بهر منزل که بینم صحبت گرم تو با یاران هزاران داغ حسرت بر دل بدخو نهم آنجا چو بوی آشنایی از سگ کویت نمی یابم بصحرا افتم و سر در پی آهو نهم آنجا چو در گلشن برم مست و خرامانت بگلچیدن چه منتها که بر سرو و گل خود رو نهم آنجا نشینم چون فغانی روز جولان بر سر راهت که هر جا پای بردارد سمندت رونهم آنجا فغانی شیرازی