اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۹۰۲: در غمت گر جان غم پرور نباشد گو مباش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در غمت گر جان غم پرور نباشد گو مباش چون تو باشی جان من جان گر نباشد گو مباش سجده روی تو ای بت کفر و ایمان منست سر نمیتابم ازین گر سر نباشد گو مباش از عدم بهر تو جان در ملک هستی آمده گر تو میگویی درین کشور نباشد گو مباش یوسف جان باتو میباید که باشد همنفس گر ترا ایخواجه سیم و زر نباشد گو مباش گر دم آبی دهد ساقی شراب کوثر است مست ساقی باش اگر کوثر نباشد گو مباش کار ما لب تشنگان طوطی صفت شکرست و بس لب بخون تر کن اگر شکر نباشد گو مباش یار باید مهربان اهلی مرا چون آفتاب یاری چرخ ستمگر گر نباشد گو مباش اهلی شیرازی