اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۷۸۶: گر من از درد تو مردم هرگزت دردی مباد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر من از درد تو مردم هرگزت دردی مباد جان من گر خاک شد بر خاطرت گردی مباد میرم از درد و نپرسی وه چه بی دردیست این کس چو من هرگز اسیر چون تو بی دردی مباد یارب ای سرو سهی عاشق شوی اما دلت مبتلای عشق چون خود ناز پروردی مباد هر دل افکاری که شد مست از بهار عشق تو چون خزان بی اشک سرخ و چهره زردی مباد عیش پیران گر همه خضرند بی خوبان چه سود بزم خوبان نیز بی پیر جهانگردی مباد عمر جاویدان اهلی صحبت صاحبدل است آفتاب عمر هم بی سایه مردی مباد اهلی شیرازی