اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۹: دل ز غم تا کی کند فریاد، خاموشی خوش است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل ز غم تا کی کند فریاد، خاموشی خوش است ساقیا جامی بده کز غم فراموشی خوش است غیر مستان مدهوش از جهان خوشدل نیند عقل عاقل در نمییابد که مدهوشی خوش است میرود آن شوخ و عاشق های و هویی میکند بخت سلطان خوش که ما را هم بچاووشی خوش است تا سیه پوشید از خط عارضش حالی شود مردم چشم مرا زان تا سیه پوشی خوش است پیش ازین خوش بود آغوش پریرویان مرا این زمانم با سگ خوبان هم آغوشی خوش است روی همچون گل کجا موی سفید ما کجا ساده رویان را بهم بازی و سر گوشی خوش است پیر گشتی اهلی، از بزم جوانان دور شو در جوانی با جوانان عشق و می نوشی خوش است اهلی شیرازی