اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۲: تو گر پروانه یی همچون خلیل آتش گلستان است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو گر پروانه یی همچون خلیل آتش گلستان است که ظاهر آتشست آنشمع و پنهان آب حیوان است مرا در وادی محنت، غم مردن کجا باشد در این ره زندگی سخت است ورنه مردن آسانست کسی کو عیب من کردی چو دید آن تیغ مژگان را هزارش رخنه در دل کرد و سخت اکنون در آن جانست مخور در ظلمت عالم فریب از چشمه مهرش سراب است این که پنداری تو آب خضر رخشانست چرا یوسف کند عیب زلیخا، گر درد جیبش که دامن گیر او آخر همین چاک گریبانست چراغ همت زاهد چو برق اندک ثبات آمد درآ در سایه ساقی که او خورشید تابانست بسیل گریه اهلی را سر آمد عمر و آن مسکین ز خوناب جگر چشمش هنوز آلوده امانست اهلی شیرازی