صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۱۷۳: وقت است نوبهار در عیش وا کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وقت است نوبهار در عیش وا کند باغ از شکوفه خنده دندان نما کند جامی به گردش آر که این کهنه آسیا وقت است استخوان مرا توتیا کنند امروز چون حباب درین بحر آبگون دولت در آن سرست که کسب هوا کند گر بگذرد به غنچه پیکان نسیم صبح بی اختیار لب به شکر خنده وا کند خونش بود به فتوی پیر مغان حلال در نو بهار هرکه صبوحی قضاکند ابری که نرم کرد دل سنگ خاره را کی توبه مرا به درستی رها کند صائب به غیر روی عرقناک یار نیست ابر تری که آینه دل جلا کند صائب تبریزی