صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۱۵۳: عشاق دل به دیده روشن کشیده اند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشاق دل به دیده روشن کشیده اند چون ذره رخت خویش به روزن کشیده اند در جلوه گاه حسن تو منصور وار خلق کرسی زدار ساخته گردن کشیده اند منشین فسرده کز پی سامان اشک وآه آتش ز سنگ و آب ز آهن کشیده اند گنجور گوهرند گروهی که همچو کوه درزیر تیغ پای به دامن کشیده اند دانند من چه میکشم از عقل بوالفضول جمعی که ناز دوست ز دشمن کشیده اند زهاد بهر رشته تسبیح بارها زنار را زدست برهمن کشیده اند ما بیکسیم ورنه به یک ناله بلبلان فریادها ز سینه گلشن کشیده اند خوش باش با زبان ملامت که رهروان از بهر خار زحمت سوزن کشیده اند آیینه هاست حسن لطیف بهار را این پرده هاکه بر رخ گلخن کشیده اند از بهر چشم زخم چو زنجیر عاشقان بر گرد خویش حلقه شیون کشیده اند سوداییان به آتش بی زینهار دل صائب ز ریگ بادیه روغن کشیده اند صائب تبریزی