کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۸۵۴: راز عشقت ز دل آمد به زبان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
راز عشقت ز دل آمد به زبان مهر در ذره نهفتن نتوان گفتی از چشم تو خون می آید هرچه می آید ازو در گذران دهنت دیدم و گفتم شکر است گفتمت هرچه خوش آمد به دهانه الاف اگر زد به قدت سرو چمن گویش اینک گز و اینک میدان نسبت روی تو کردیم به ماه ماه چرخی بزد از شادی آن گفته خون تو ریزیم و کمال از انتظارم چه کشی باش بر آن حاکمی خواه بکش خواه ببخش بندهامه خواه بخوان خواه بران کمال الدین خجندی