صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۱۳۷: عیش جهان به رند می آشام داده اند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عیش جهان به رند می آشام داده اند خط مسلمی به لب جام داده اند از بر گریز حادثه ریزند گل به جیب آزادگان که ترک سرانجام داده اند آسودگی ز خاطر نام آوران مجو کاین منزلت به مردم گمنام داده اند جمعی که حلقه بر در ابرام می زنند با خود قرار تلخی دشنام داده اند از جستجوی رزق چه آسوده خاطرست آن را که دانه از گره دام داده اند مالیده اند بر لب خود خاک عاشقان از دور بوسه گر به لب بام داده اند ترسم ز بوسه لب ساقی کنند کم بوسی که میکشان به لب جام داده اند هرگز نصیب بوسه ربایان نگشته است ما را حلاوتی که ز پیغام داده اند عذرم بجاست پخته اگر دیر می شوم شیر مرا ز صبح ازل خام داده اند نقصان نکرده است کسی از ملایمت قند از زبان چرب به بادام داده اند تیغ فسان کشیده میدان جراتند آنها که تن به سختی ایام داده اند از خود گسستگان ز جان دست شسته را در راه سیل لنگر آرام داده اند جمعی که دیده اند سرانجام بیخودی نقد حیات خویش به یک جام داده اند پر سر کشی مکن که ز آغوش فاخته است هر سرو را که در چمن اندام داده اند از شوق کعبه چشم تو کرده اند اگر سفید منشین ز پا که جامه احرام داده اند صائب چه فارغند ز اندیشه حساب جمعی که کار آخرت انجام داده اند صائب تبریزی