صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۰۶۶: هر کس ز قید تن دل روشن برآورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کس ز قید تن دل روشن برآورد اخگر برون ز توده خاکستر آورد دست از طلب مکش که سمندر ز جذب عشق از بال وپر بهم زدن آتش برآورد چشمی که ساخت سرمه عبرت منورش از حقه حباب برون گوهر آورد پیکان قرار در تن مردم نمی کند دل هر زمان ز جای دگر سربرآورد از آرزو فتاد برون آدم از بهشت تا آرزو ترا چه بلا برسر آورد جان پرورست صحبت پاکیزه گوهران هرکس به بحر موم برد عنبر آورد شب زنده دار باش که گردد سفید روی آیینه چون پناه به خاکسترآورد ایمن مباش ازان خط مشکین به گردلب کاین مور زود گرد ز شکر برآورد از زلف وخط گرفتن دل سخت مشکل است بیرون چگونه مهره کس از ششدر آورد از روی درد بلبل اگر ناله سر کند گل را نفس گسسته به زیر پرآورد از شش جهت به دل غم دنیا نهاد روی یک تن چگونه حمله بر این لشکر آورد ساز غضب حلیم گرانسنگ را سبک کف وقت جوش بحر گهر بر سرآورد جان تازه می شود ز پریخانه خیال صائب چگونه سر ز گریبان برآورد صائب تبریزی