قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۶۶۶: تراست ناز، که سلطان حسن و تمکینی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تراست ناز، که سلطان حسن و تمکینی مرا هزار نیاز و هزار مسکینی چه آتشی تو؟ که دل را تمام سر تا پای ز سوز تا نگدازی، ز پای ننشینی مگر که مصلحت کار من درین دیدی؟ که هیچ مصلحت کار من نمی بینی لبت چو در سخن آمد، بگاه لطف و بیان گدای شیوه او شد شکر بشیرینی سخن ز عقل نهان پیش عاشقان میرفت بخنده گفت: «نعم،کلهم مجانینی » مرا تو قبله دینی، بعاشقان برسان که خیر باد! «لکم دینکم ولی دینی »! دعای قاسم بیچاره از کرم بپذیر بجان تو، که دعایی و جان آمینی قاسم انوار