قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۵۹۶: آیینه تیره شد، ز چه تیره است آینه؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آیینه تیره شد، ز چه تیره است آینه؟ چون رو بروی دوست ندارد هر آینه مرآت دل بمصقله ذکر پاک کن تا روی دوست را بنماید معاینه «جف القلم بما هو کاین » تمام شد تفصیل یافت صورت اجمال کاینه دوشینه شب که اول شب بود و عید بود آن غازی من آمد «یاریم سراینه » کردم سلام گرم و زدم بوسه بر رکاب «هیچ التفات قلمادی اول شه گداینه » هرکس ز کوه «کون » صدایی شنیده اند آواز یار غار شنیدم «صداینه » خوشدل شدم ز مغلطه آن مراد دل جانم نجات یافت ز هجران باینه می خواستم بکوی تو آیم بپای بوس ره نیک دور بود و مرا زور پای نه گفتم که: قاسمی بجمال تو یافت راه در خنده رفت یار گرامی که:«های نه » قاسم انوار