قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۵۴۵: عید و بر قندان تویی، ای جان جان جان من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عید و بر قندان تویی، ای جان جان جان من صد هزاران جان فدای عید و برقندان من من در آن حسن جهانگیر تو حیران مانده ام وز جنون من جهانی مرد و زن حیران من همچو ذره در سماع آیند پیش آفتاب گر بکوی عاشقان آیی، که کو مستان من؟ از وصالت جان فنا شد، دل بکام خود رسید زان کرامتها چه کم؟ ای گنج بی پایان من نیک مهجورم، مگر وصلت بفریادم رسد تا حیاتی یابد از تو جان سرگردان من ای سرور جان من از آتش سودای تو ای کمال دین من وی رونق ایمان من پای تا سر قاسمی مستغرق احسان تست کان احسانها تویی، شاباش، ای سلطان من! قاسم انوار