قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۶: در دل از شوق تو شوریست که نتوان گفتن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در دل از شوق تو شوریست که نتوان گفتن با خیال تو حضوریست که نتوان گفتن با وجود سر کویت هوس حور و قصور هر کراهست قصوریست که نتوان گفتن گرچه از عالم و از خود خبرم نیست، ولی در دل از دوست شعوریست که نتوان گفتن پیش ما قصه اغیار مگویید، که یار در ره عشق غیوریست که نتوان گفتن عشق عارست درین دور و تسلسل ناموس آه ازین قصه، که زوریست که نتوان گفتن شادم از دولت وصل تو ولیکن چه کنم؟ در دل از هجر نفوریست که نتوان گفتن می رسد تیر ملامت ز چپ و راست ولی قاسم خسته صبوریست که نتوان گفتن قاسم انوار