قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۴۸۴: من معدن اسرارم، اما بنمی گویم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من معدن اسرارم، اما بنمی گویم من ابر گهربارم،اما بنمی گویم در خانقه صورت در زاویه معنی من طالب آن یارم،اما بنمی گویم در آرزوی رویت روزان و شبان دایم بی خوابم و بیمارم،اما بنمی گویم آنیست ترا،ای جان،کز تو خجلست اعیان آن از تو طلب دارم،اما بنمی گویم من سوز درون دارم، من ساز برون دارم سرگشته دلدارم،اما بنمی گویم من عاشق و عیارم، درنورم و در نارم من قلزم زخارم،اما بنمی گویم در عشق رخت زارم، سرگشته چو پرگارم حیران و گرفتارم،اما بنمی گویم من سالک اطوارم، اندر طلب یارم جویان و خریدارم،اما بنمی گویم من شیفته یارم، من واقف اسرارم من قاسم انوارم،اما بنمی گویم قاسم انوار