قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۲: من از سودای جانان نیم مستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من از سودای جانان نیم مستم بده، ساقی، می گلگون بدستم مرا جام آر، از آن خم دل افروز که من این شیشها درهم شکستم خطایی ناید از من، یا رب، آمین در آن عهدی که من با دوست بستم بهر حالی دلم با اوست دایم اگر خود مؤمنم گر بت پرستم اگر جویای آن یاری بتحقیق بجه از جو، که من از جوی جستم چو چشمش فتنه ای انگیخت ناگاه هنوز اندر میان قرقشستم زناگه آتشی افروخت جانان چو قاسم در میان مجمرستم قاسم انوار