طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۲: با لب لعل تو طوطی نکند هم سخنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با لب لعل تو طوطی نکند هم سخنی بگذرد پیش تو از دعوی شکرشکنی سنبل زلف تو را باد پریشان سازد بشکند عنبر سارائی و مشک ختنی! گر چه ابروی تو شد قبله اسلام ولی بت بتخانه چین و صنم اهرمنی! سرخی بیره تنبول لبت را دیده خون حسرت خورد از رشک عقیق یمنی! هیچ در باغ جهان گل نبود چون رویت ای گل باغ لطافت ز کدامین چمنی؟! دهنت وقت سخن گر گهر افشان گردد نرخ خرمهره شود قیمت در عدنی! به من آمد ز قضا ختم تمامی سخن ختم شد با تو چنان دعوی سیمین ذقنی غنچه در باغ اگر لعل لبت را بیند نزند لاف به پیش تو ز کوچک دهنی! گر چه ننگ است تو را عاشقی طغرل ما به خدا شکر کنم زان که تو معشوق منی! طغرل احراری