طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۷: ای عشق بلای جان شدستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای عشق بلای جان شدستی اندر دل ناتوان شدستی! کردست مرا فراق پیرم با تو نگرم جوان شدستی! رازم ز تو گشته آشکارا تو از چه به دل نهان شدستی؟! روحم که روان شده به کویش با روح منت روان شدستی! چون تیر مرا تو راست دیدی زان روی مرا کمان شدستی! پارم به من آشنا نمودی اعدای من این زمان شدستی! در هر طرفی دوانم از تو هر جاکه روم دوان شدستی! امروز به مرغزار حسنش در گله من شباب شدستی! صبری بکن ای دل بلاکش! خاموش که پرفغان شدستی! جاوید بمان به عشق طغرل با عشق تو همزبان شدستی! طغرل احراری