طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۰: بشنود بلبل اگر اندر گلستان ناله ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بشنود بلبل اگر اندر گلستان ناله ام می کند اندر چمن تمهید سامان ناله ام بهر ساز خویش نی از چوب طوبا بایدم تا رسد در گوش آن سرو خرامان ناله ام عرض مطلب نیست حاجت پیش ارباب کرم سر زند در پاش از چاک گریبان ناله ام سوختم پروانه سان در آتش شوق عمل می کند در شام غم جوش چراغان ناله ام زینهار ای آرزو گستاخ بر آن در مرو خسرو غم را بود امروز دربان ناله ام خوشه چین خرمن گیسوی مشکینش بودم زان سبب رفتست اندر سنبلستان ناله ام ساز ما هر چند در بازار عبرت کم بهاست نزد عشاق است لیکن خوشتر از جان ناله ام نیست حاجت در مریض عشق داروی دگر هست در زخم غم او بس که درمان ناله ام نالم از یک مصرع بیدل که طغرل گفته است درد آن دارم که خواهد شد پریشان ناله ام طغرل احراری