طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۷: ندانم گرمی خونی که دارد رنگ تأثیرش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ندانم گرمی خونی که دارد رنگ تأثیرش که جوهر گل کند آئینه سان از آب شمشیرش اگر هوشم کند در ظلمت زلفش شبیخون را عسس گر ماه باشد منع نتوان کرد شبگیرش! کمان ابروی او هر کجا گر ناوک اندازد رسا گردد پر مرغ محبت از پر تیرش ازان هر دم کشد تیغ از نیام خویش بر قتلم که نبود جوهری جز خون من دیگر به شمشیرش! روان لذت برد از مصحف رویش نظر کردن که از روح البیان روح باشد شرح و تفسیرش نوای پرده غم بس که مضراب دگر دارد نمی باشد به جز «عشاق » آهنگ بم و زیرش عرق گل می کند صبح امید از شام نومیدی بود از مهر شبنم گرمی بازار تأثیرش به یک دم عمر از قید تعلق نیست آزادی حباب آئینه ای دارد که باشد موج زنجیرش به صبح انفعال از شرم جرعت دم زند عشقم خجالت شبنمی دارد که بی مهریست تصویرش بنای طاقتم را سوخت طغرل مصرع بیدل که تاق عمر چون بشکست ممکن نیست تعمیرش طغرل احراری