طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۴۵: سنبل از آشفتگی زلف کژت یک پیچ و تاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سنبل از آشفتگی زلف کژت یک پیچ و تاب مصحف روی توام تفسیر دارد صد کتاب یوسف از شرم جمالت محو زندان گشته است ای جمال عالم آرای تو روشن ز آفتاب! در تمنای وصالت دین و دل بر باد شد عاقبت دستم به دامان تو در یوم الحساب! جام می با غیر می نوشی تو ای رعنا چرا؟! ز آتش حسرت دل و جان مرا سازی کباب! آب و تاب عارض و زلفت ندارد بوستان سنبل و گل هر دو از زلف و رخت بی آب و تاب نیست از عشقت نصیب من به جز داغ فراق از می وصل تو در گیتی نگشتم کامیاب! طغرل از عکس جمالش محو حیرت گشته ام تا فکند از عارض ماه خود آن دلبر نقاب! طغرل احراری