طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۲: ز عارض برقع افکندی کشودی روی زیبا را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز عارض برقع افکندی کشودی روی زیبا را ز برق رخ زدی آتش بساط خرمن ما را سفید از انتظار مقدمت شد چشم امیدم خوشا روزی که همچون نور بر چشمم نهی پارا! شدم چون لاله از داغ فراقت بارها اخگر نهادی بر دلم باری دگر داغ سویدارا! نگردد مانع جولان عاشق زیر و بم هرگز که فرقی نیست اندر ساز مجنون کوه و صحرا را به هر محفل که آن شوخ پری رو در سخن آید برد اعجاز لعلش قدر انفاس مسیحا را خیال طره اش در گردن عاشق بود دامی رهائی نیست ممکن از کمند زلف او ما را به روی شاهد گل غازه زد مشاطه قدرت به عبرت چشم بگشا گر هوس داری تماشا را نشان هستی ما محض امکان است در عالم هوس داری ز ما میکن سراغ نام عنقا را! الهی تکیه گاهی نیست ما را جز خمار می عصای ما ضعیفان کن خیال قد مینا را! نمودم آن قدر تمهید سامان سخن طغرل به گوش شاهد معنی کنم عقد ثریا را طغرل احراری