عمادالدین نسیمی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۰: دل زار از تو بیزاری تواند کرد، نتواند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل زار از تو بیزاری تواند کرد، نتواند اسیر عشق، می یاری تواند کرد، نتواند بدین شوخی که هست از ناز ترک چشم بی رحمت به غیر از مردم آزاری تواند کرد، نتواند به دلداری دل عاشق چه باشد گر همی جویی نگاری چون تو دلداری تواند کرد، نتواند به زلف عنبرین خالت ببرد از ره دل ما را حبش، ترک سیه کاری تواند کرد، نتواند ز چشمت چون طمع دارم دوای درد بیماری چنین درمان بیماری تواند کرد، نتواند به جرم آنکه هر ساعت کشم صدزاری از عشقت غمت بر من بجز خواری تواند کرد، نتواند خیال دولت وصلت دلم خوش می کند هردم ندانم بخت این یاری تواند کرد، نتواند دل غمخواره ما را که خون گشت از غم سودا طبیب عام غمخواری تواند کرد، نتواند لب و چشم تو تا باشد یکی مست آن دگر میگون نسیمی عزم هشیاری تواند کرد، نتواند عمادالدین نسیمی