عمادالدین نسیمی
غزل ها
شمارهٔ ۸۳: دلدار ما به عهد محبت وفا نکرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلدار ما به عهد محبت وفا نکرد دل برد و رفت و هیچ دگر یاد ما نکرد می خواست تا که وعده بجای آورد ولی طالع مخالف آمد و بختم رها نکرد چشمش به تیر غمزه مرا زد بلی بلی ترک است و هیچ یار من اصلش خطا نکرد بوسی به جان ز لعل لبش خواستم نداد آن دلبر این مبایعه با ما چرا نکرد (با عاشقان یکدل و یکروی مهربان جوری دگر نماند که آن بیوفا نکرد) جان مرا که درد فراقش ز غم بسوخت لعل لبش به شربت نوشین دوا نکرد بنیاد جنگ و عربده با ما نهاد و رفت وز راه صلح باز نیامد صفا نکرد یارب ندانم آن بت نامهربان چرا بیگانه گشت و یاد من آشنا نکرد گفتم جفا و جور تو با من چراست؟ گفت: با عاشقی که دید که دلبر جفا نکرد؟ از رویش آن که گفت بپوشان نظر مرا بی دیده هیچ شرم ز روی خدا نکرد شکر خدا که هست نسیمی ز فضل حق رندی که عمر در سر زرق و ریا نکرد عمادالدین نسیمی