عمادالدین نسیمی
غزل ها
شمارهٔ ۶۲: دل بی تو از نعیم دو عالم ملال یافت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل بی تو از نعیم دو عالم ملال یافت خرم کسی که با تو زمانی وصال یافت آواره ای که بر سر کوی تو شد مقیم مقدور قدر عزت و جاه و جلال یافت جز سوختن چه کار کند پیش روی شمع پروانه ای که پرتو نور جمال یافت؟ آن خسته ای که یاد تواش بر زبان گذشت طعم حیات و لذت جان در مقال یافت از خانقاه و مدرسه اعراض کرد و رفت آواره ای که در طلبت ذوق و حال یافت جانم ز غیر صورت روی تو، محو کرد نقشی که بر صحیفه وهم و خیال یافت اندیشه خلاص محال است اگر کند مرغی که دام و دانه آن زلف و خال یافت در کربلای عشق شهیدی که تشنه رفت از کوثر وصال تو آب زلال یافت شادی اهل عشق غم وصل دوست است شاد آن دلی که با غم عشق اتصال یافت جانی که با وصال تو شد یک نفس قرین جاوید زنده گشت و جهانی کمال یافت جان در میان نهاد نسیمی چو شمع از آن در سلک عاشقان جمالت مجال یافت عمادالدین نسیمی