همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳: از سوز دل مات همانا خبری نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از سوز دل مات همانا خبری نیست کاین ناله شب های مرا خود سحری نیست هستند تو را عاشق بسیار ولیکن دل سوخته در عشق تو چون من دگری نیست از بهر دوای دل پر درد ضعیفم شیرین تر از آن لب به جهان گل شکری نیست تا چشم خوش شوخ توام در نظر آمد از چشم تو مقصود مرا جز نظری نیست ای بی سببی رفته به خشم از من مسکین باز آی که در تن ز حیاتم اثری نیست گویند رفیقان که برو یار دگر گیر مشکل همه این است که چون او دگری نیست خون شد جگر خسته همام از غم عشقت و اکنون به غذا خوردن او جز جگری نیست همام تبریزی