اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۶۴: هر محتشمی پایه عشق تو ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر محتشمی پایه عشق تو ندارد هر پر جگری تاب عتاب تو نیارد زودآ، که شود درخم چوگان بلاگوی آن سر که سرش ناخن سودای تو یارد در باغ امل عشق تو پاداش اجل شد هرکس در ودهرچه در آنجا که بگارد بیداد کنی بر من و بیکبار نپرسی زان کاو چو تو، بیداد کنی بر تو گمارد یکتا شده ام پشت الف وار و لیکن پیش تو چه گویم که الف هیچ ندارد گر زانکه کران بشمری این پایه نگوئی تا عشق تو مارا ز بزرگان بشمارد او را چه زیان دارد اگر نقش اثیری از سنگ فرو ریزد و بر آب نگارد اثیر اخسیکتی