اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۶۰: وصلش مرا قرین سعادت نمیکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وصلش مرا قرین سعادت نمیکند چون بیند التفات زیادت نمیکند خوی زمانه دارد از آن در ره وفا بسیار می بکوشم و عادت نمیکند بیمار اوست دل نه بدین است نالشم زان ناله میکند که عیادت نمیکند گفت ای فلان ز من بسلامی بسنده کن گردم به این و هم بسعادت نمیکند بر من سلام کی کند آن کاو نظر کنون در آسمان ز کبر و سیادت نمیکند گفتم که زنده می شمرد وصل تو مرا گفتا خودت نماز ولادت نمیکند گه گه تعهدی کندم لعل تو و لیک بی معنی است چون بارادت نمیکند گفتم که کارم از تو به جان است گفت اثیر کس گوش سوی زرق و عبادت نمیکند کافر نمی شوم که دم و عشوه کار اوست من باورم بلفظ شهادت نمیکند اثیر اخسیکتی