اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۶: گرچه سوگندان خوری، کاکنون نکوتر دارمت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرچه سوگندان خوری، کاکنون نکوتر دارمت من نیم ز آنها، بحمدالله که باور دارمت شه رخی خوردم بهرچم بوداکنون خوشتر آنک عشق می گوید کزین صد لعب دیگر دارمت ای که همچون خاک راهم، زیرپای آورده ئی گر مرا دستی بود، با جان برابر دارمت همچو نور خور، تو را بر دیده منزل گه کنم حیله این باشد چو بتوانم که در خوردارمت گویمت همسایه ی وصلم بخواهی داشتن گوی از یک خان و مان داری پر از زردارمت زر مگر معذور داری، لیک از دریای طبع گر اجازت میدهی تا غرق گوهر دارمت دست بر هم میزدی دیروز و می گفتی اثیر گر جهانت بفکند من حاضرت بردارمت گر هزاران آیت و افسون بمن برخوانده ئی با منت این در نگیرد چون من از بردارمت اثیر اخسیکتی