هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۰۶: تو از من فارغ و من از تو دارم صد پریشانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو از من فارغ و من از تو دارم صد پریشانی نمی دانم تغافل می کنی، یا خود نمی دانی کنون تا می توانی از جفا کردن پشیمان شو که بعد از کشتنم سودی نمی دارد پشیمانی قدت بر جان مردم فتنه شد، باری، چه خوش باشد؟ اگر بنشینی و این فتنه را از پای بنشانی دلم گر سوختی، بگذار، باری، استخوانم را که می خواهم سگ کوی ترا خوانم بمهمانی هلالی، دشمنست آن ماه و او را دوست میدارم محبت بین که: از جان دوستم با دشمن جانی هلالی جغتایی