کمال الدین اصفهانی
قطعه ها
شمارهٔ ۱۶ - ایضا له: عالم لطف و کرم سرور ارباب هنر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عالم لطف و کرم سرور ارباب هنر ای که انعام تو چون فضل تو بی پایانست جان درازیّ امل از قلم کوته تست که ریاض کرم از گریۀ او خندانست فیض انعام جز از کلک تو می نگشاید آن قلم نیست مگر نایژۀ احسانت خود پدیدست ز لطف تو که جان هنرست که هنر پروری تو ز میان جانست توده بر توده ز گوهر خط مشک آگینت همچو از دیدۀ عشّاق شب هجرانست عالم لطف تو از هتگه جانست و درو هر کجا گام زند باغ و سرابستانست رای درخشان تو هم سایه و هم خورشیدست خاطر تیز تو هم آتش و هم ریحانست از سر لطف و کرم قصّة من اصغا کن که مرا فکر در این واقعه سرگردانست حصّه یی از کرم آباد که آن حقّ منست خود دوسالست که از جور فلک ویرانست تو که قانون سخا از قلمت مضبوطست هیچ دانی که چرا در قلم نسیانست؟ غم آنست که این حصّه نویسد بر ترک کانک بر برگ نویسند هنوز آسانست لطف فرمای و به تجدیدش امضا بنویس که مرا خود ز جهان وجه معیشت آنست کمال الدین اصفهانی