ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۲۷۷: ای جان و جهانرا ز رخت نور و نوائی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای جان و جهانرا ز رخت نور و نوائی وی بر در حسنت شه سیاره گدائی مهرت نرسد جز بدل پاک که چون صبح آید نفس او ز سر صدق و صفائی نقش رخت ایماه که بستست که هرگز نگشاد بزیبائی آن چهره گشائی بادی که ز چین سر زلفین تو خیزد همچون دم عیسی بود اعجاز نمائی نایافته طوطی بلب چشمه کوثر چون سرو سهی قامت تو نشو و نمائی با اشک من و آه دلم باش که نبود سازنده تر و خوشتر ازین آب و هوائی مائیم و دلی آینه کردار کزو نیست جز صیقل الطاف خوشت زنگ ز دائی در دیده کشم سرمه صفت خاک درت را زیرا که نشانیست برو از کف پائی جانی و جهان هیچ عجب نیست گرت نیست چون جان و جهان با من دلخسته وفائی هم بگذرداین ظلمت شبهای فراقت هم سر زند از روز وصال تو ضیائی تا چشم توان داشت ز اقبال تو دردی هرگز نکند ابن یمین میل دوائی ابن یمین