ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۶: بدان ای محتسب یکبار دگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بدان ای محتسب یکبار دگر که من رندی گرفتم باز از سر ز دست ماهروئی جام باده تو خود دانی که چونم هست در خور ز وصل دلبرم دوری میفکن گزیرم نیست تا دانی ز دلبر هر آنجانی که جانانی ندارد بود آبحیات او مکدر ولی اندر صفا صادق چو صبح است که دارد نور مهر او را منور تو خواهی کفر گیر و خواه اسلام نخواهم جز رخش محراب دیگر چه خوش باشد ز سیمین دست ساقی می رنگین تر از یاقوت احمر پریروئی که نقد ابن یمین را ز چشم و لب دهد بادام و شکر ابن یمین