ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۵: گر بوصل خودم آنماه زمانی بدهد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر بوصل خودم آنماه زمانی بدهد دل من روح بشکرانه روانی بدهد آشکارا ندهد بوسه ام از بیم رقیب کاش باری نکند بوسه روانی بدهد بتماشای قدش دل بچمن رفت مگر سروش از قامت او راست نشانی بدهد ندهم صحبت جانان بهمه ملک جهان نا سپاس است که جانی بجهانی بدهد سپر ماه کنم چون زره ارزانکه مرا غمزه و ابروی او تیر و کمانی بدهد یکزمان غیبت دل از بر آنماه چکل نیست ممکن مگر از جانش ضمانی بدهد حاجب ابروست میان دل و روی چو مهش یک زمانی ز غمش بو که امانی بدهد روی او وجه زری میطلبد از عشاق خواست تا مالش هر یک بقلانی بدهد کرد اشارت بسوی ابن یمین غمزه او گفت خوش باش که این وجه فلانی بدهد ابن یمین