جمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱: چشمم از گریه دوش ناسودست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشمم از گریه دوش ناسودست تا سحر گه سرشک پالودست گر نخفتست چشم من شاید چشم او باری از چه نغنودست روزها شد که آن نگارین روی بمن آن روی خوب ننمودست بی سبب رخ ز من نهان دارد می ندانم که این که فرمودست گفتم از چشم بد نگه دارش مگر آن چشم چشم من بودست سرکشی بود عادتش همه عمر خشم و دشنام نو در افزودست راضیم گر چه پای بازگرفت باری از درد سر بر آسودست جمال الدین اصفهانی