صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۹۲۶: دلی که آتش روی تواش کباب کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلی که آتش روی تواش کباب کند ز اشک شادی خودمستی شراب کند فغان که باده مردافکنی نمی یابم که چشم شوخ تو بیرحم را به خواب کند تو چون در آیینه بینی عجب تماشایی است که آفتاب تماشای آفتاب کند سزای مرهم کافور سرد مهران است جراحتی که شکایت ز مشک ناب کند به حرف تلخ مرا مشفقی که توبه دهد علاج بیخودی بلبل از گلاب کند نظر ز تازه خطان دوختن به آن ماند که در بهار کسی توبه از شراب کند از آن دو زلف توزانوی خویش ته کرده است که پیش موی میان مشق پیچ وتاب کند ز گرد رهزن صد کاروان هوش شود دلی که گردش چشم تواش خراب کند سراغ قبله کند در حرم سبک عقلی که جای بوسه ز روی تو انتخاب کند حدیث توبه رها کن که غفلت صائب ازان گذشته که اندیشه صواب کند صائب تبریزی