صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۷۷۵: رسید موسم گل ترک کار باید کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رسید موسم گل ترک کار باید کرد نظاره گل روی بهار باید کرد شکوفه وار اگر خرده زری داری نکرده سکه نثار بهار باید کرد اگر ضرور شود صید بهر دفع ملال تذرو جام و بط می شکار باید کرد به یاد عمر سبکرو که همچو آب گذشت نظر در آینه جویبار باید کرد وصال سوختگان تازه می کند دل را شبی به روز درین لاله زار باید کرد شمار مهره گل نیست کار زنده دلان به جای سبحه نفس را شمار باید کرد می است قافله سالار عیشهای جهان به می ز عیش جهان اختصار باید کرد چو هیچ کار به اندیشه بر نمی آید چه بر دل اینهمه اندیشه بار باید کرد؟ کجاست فرصت تعمیر این جهان خراب؟ مرا که رخنه دل استوار باید کرد جنون و عقل مکرر شده است، راه دگر میان عقل و جنون اختیار باید کرد ز دوستان موافق جدا شدن سخت است مشایعت به نسیم بهار باید کرد چو خصم سفله ز نرمی درشت می گردد ملایمت ز چه با روزگار باید کرد؟ غزال عیش اگر سرکشی کند صائب کمندش از سر زلف نگار باید کرد صائب تبریزی