صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۷۳۳: کناره گرد خطرهای بیکران دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کناره گرد خطرهای بیکران دارد میانه رو ز دو جانب نگاهبان دارد شکایتی که ز گردون کنند بی هنران شکایتی است که تیر کج از کمان دارد کند چو موم رگ گردن جهان را نرم چو شمع هرکه زبان شررفشان دارد ز کدخدایی عقل است آسمان بر پای وگرنه عشق چه پروای این دکان دارد ز خود برآمده از خضر بی نیاز بود به بام رفته چه حاجت به نردبان دارد؟ به نذر داغ تو پیوند می کند باهم چو قرعه هرکس یک مشت استخوان دارد ز خواب ناز چرا چشم او شود بیدار؟ شکوه حسن چه حاجت به پاسبان دارد؟ ز درد خویش ندارم خبر، همین دانم که هرچه جز دل خود می خورم زیان دارد غبار دیده یعقوب خضر راه بس است نسیم مصر چه حاجت به کاروان دارد؟ چه نسبت است به صدر آستانه را صائب؟ همیشه صدرنشین رو به آستان دارد صائب تبریزی