صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۲۶۹: سر شوریده ز تسلیم به سامان گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سر شوریده ز تسلیم به سامان گردد دل پریشان نشود دیده چو حیران گردد از پریشانی دل خانه تن زندان است غنچه شو تا نفس تنگ گلستان گردد از گشایش نبود بهره تهی مغزان را پسته پوچ محال است که خندان گردد چه کشی تیغ به رخساره گلرنگ، که خط کافری نیست که از تیغ مسلمان گردد قمری از سرو به زنهار برآرد انگشت در ریاضی که نهال تو خرامان گردد در کف آه بود بست و گشاد دل من ابر از باد شود جمع و پریشان گردد نرسد شهر به داد دل مجروح، مرا خوش نمک زخم من از شور بیابان گردد دل تسلی شود از دست نوازش صائب بحر ساکن اگر از پنجه مرجان گردد صائب تبریزی