صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۸۳۷: ازان از سیر صحرا خاطرم خشنود می گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ازان از سیر صحرا خاطرم خشنود می گردد که داغم از سواد شهر مشک اندود می گردد زما اندیشه دارد خصم بی حاصل، نمی داند که چوب بید در آتشگه ما عود می گردد غبار راه هر کس می شوم از پستی طالع پی آزار من زنبور خاک آلود می گردد گر اظهار پشیمانی کند گردون مشو ایمن که بدعهد از پشیمانی پشیمان زود می گردد اگر این است برق بی نیازی غمزه او را متاع کفر و ایمان سر بسر نابود می گردد نمی دانم زیان و سود خود را، اینقدر دانم که سود من زیان است و زیانم سود می گردد به چشم کم به داغ لاله صحرانشین منگر که شمع ایمن اینجا در لباس دود می گردد من از زناریان کفر نعمت نیستم صائب به اندک التفاتی خاطرم خشنود می گردد صائب تبریزی