صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۷۷۵: تا نکرد از گریه چشم خویش را خاور سفید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا نکرد از گریه چشم خویش را خاور سفید از گریبانش نشد مهر بلند اختر سفید عقل معذورست اگر شد در فروغ عشق محو پیش خورشید درخشان چون شود اختر سفید؟ عاشق صادق نمی اندیشد از روز حساب نامه صبح است در هنگامه محشر سفید از خط مشکین یکی صد شد صفای عارضش نامه آیینه می گردد زخاکستر سفید تیشه از خون روی سخت کوهکن را سرخ کرد تا نسازد راه قصر یار را دیگر سفید از بناگوش تو دارد صبح چندین آب و تاب می نماید از صفای شیر این شکر سفید خون خود را مشک کردن کار هر بیدرد نیست نافه را گردید ازین اندیشه موی سر سفید دفتر ایام از افکار رنگین ساده بود شد زنور رای صائب روی این دفتر سفید صائب تبریزی